تنهایی
وسعت تنهایی ام بی انتهاست
مونس من دردها وناله هاست
هیچکس صبر مرا باور نکرد
لحظه ای با دردهایم سر نکرد
در چهل سالی که از عمرم گذشت
هر چه کردم هرچه گفتم بی بهاست
حاصل عمرم چو خرمن سوخته
چشم من بر فصل دیگر دوخته
روز ها آید رود چون آب جوی
میکنم خود را در آنها جستجوی
صبر هم درد مرا درمان نکرد
اشک خون راز مرا پنهان نکرد
طعنه ها می بارد از کین و حسد
همچو زهری کو همی سوزد کبد
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۸۵/۱۲/۰۴ ساعت 7:31 توسط حجت الله کــــریمیان
|
والشعراءُ یَتبعُهُم الغاوون، الَم تَرَانهم فی كل واد ٍیَهیمونَ، وانهم یَقُولونَ مالا یَفعلون الا الذین امنوا و عموالصالحات و ذََكَروُالله كثیرا و انتَصروا من بعد ما ظُلموا وَ َسَیعلَمُ الذین ظَلَموا ایَّ مُنقلبٍ یَنقلبون(سوره شعرا آیه 224 تا 227 )